لافکادیو

یک نام نیست؛ یک سرنوشت است.

لافکادیو

یک نام نیست؛ یک سرنوشت است.

این فاصله‌های لعنتی!

جمعه, ۱۰ دی ۱۳۹۵، ۰۸:۱۱ ب.ظ

"مطلق بودن حقایق ریاضی به آدم آرامش می‌دهد. جایی که همه چیز شفاف است و هیچ‌گونه تصادف و احتمالی وجود ندارد. شاید پاسخ ها پیچیده باشند، اما حتما بدست می‌آیند."

تو زندگی به این رسیدم که هر رابطه‌ای رو قوانین ریاضیات استواره. البته اگه نخواهیم یه کم نژادپرستانه به دنیا نگاه کنیم و بگیم زندگی رو محور ریاضیات می‌چرخه.  فرقی نداره ابوریحان بیرونی باشی، لایبنیتز یا جان فروند. بعضی وقت‌ها ساعت‌ها و روزها و ماه‌ها رو یه مسأله فکر می‌کنی و سعی می‌کنی با هزار تا راه مختلف جوابش رو بدست بیاری که شاید اون جوابی که تو می‌خوای ازش بیرون بیاد. می‌فرستیش برای دوستت، تو خوابگاه دنبال مهندس و ریاضی‌دان و عقل کل می‌گردی، کلی صفحات اینترنت رو زیر و رو می‌کنی. اما فایده‌ای نداره! همیشه جواب یه چیزه... اوایلش یه عده میان سراغتو و همه چیز رو ساده می‌بینن. اینا بلند بلند بهت میگن عشق لافکادیو، لافکادیو عشق! این جواب مساله است. انقدر اینو می‌شنوی که چند روزی با خوشحالی یه این جواب‌ها فکر می‌کنی و به خودت دلگرمی میدی. اما اون بین دقیقا همون وسط که کم‌تر به چشم میاد یه خط فاصله داره شروع به جون گرفتن می‌کنه. یه خط فاصله که تو نگاه اول به چشم نمیاد اما هست. خیلیا نمی‌بیننش اما داره نفس می‌کشه. کم‌کم سر و کله‌ی آدمای عاقل پیدا میشه. آدمای عاقل که زندگی رو از پشت عینکای ته استکانی منطق و ریاضیات می‌بینن. میان کنارت و میگن این که سوال ساده‌ایه لافکادیو! جوابش خط فاصله است. فاصله است...فاصله! کم‌کم تعداد فاصله‌هایی که می‌شنوی به تعداد عشق‌ها غلبه می‌کنه. هرچی زمان می‌گذره فاصله‌ها بیشتر میشن و اون آدمایی که از عشق حرف میزدن هم تعدادشون کمتر. یه روزی به جایی می‌رسی که می‌فهمی فقط یه جواب برای این مسأله وجود داره. اونم عشق نیست لافکادیو، فاصله است.

+ برای حل مسأله کافیه که حلقه تکرار دنباله رو پیدا کنیم. تو این مسأله 28 کاراکتر اول مدام تکرار میشن. پس کافیه که 2016 رو به 28 تقسیم کنیم. چون 2016 به 28 بخش پذیره مشخص میشه که آخرین کاراکتر حلقه ما همون 2016‌ اُمین کاراکتر دنباله است. یعنی خط فاصله. گزارش کامل و اسامی نفرات. البته شش نفر هم به واسطه عذر قابل قبولشان -زبون چربشون منظورمه- به این تعداد اضافه شد اونایی که اسم‌شون تو کاغذ نیس  و غلط جواب دادن دیگه ببخشن A4 کوچیکه خدایی... تازه فکر کنم خوشحالم هستن نه؟ نایغه‌ها! به خصوص اونی که به من گفت خل و چل... نمی‌دونی با کی درافتادی:)

++ با تشکر از اون دوستی که پاسخ رو lafcadiokholochel  فرستاد که من براش یه پست مخصوص خل و چلا می‌ذارم بعدا:) و با تشکر از شعارهای پرمغزی که از روبرو و ضلع غربی و شرقی و جنوبی ورزشگاه در دفاع از دکترها و دندون پزشکا و انسانی‌ها و تجربی‌ها و شب امتحانی‌ها و شاعرها و خسته‌ها و دانشگاه آزادیا و علمی کاربردیا و بی‌حوصله‌ها و خوابگاهی‌ها نثار ما شد. به کس دیگه‌ای برنخورده که یه وقت؟ اسمشو نیاورده باشیم؟ هان؟ و با تشکر ویژه از سمیه که سرماخورده بود اما به خاطر دوستش رو مسأله فکر کرد و اون مهندسی که تو تلگرام خیال سناتور رو راحت کرد که جوابش درست بوده.

+++ الان کلی جواب رسیده از اونایی که کلاس بودن و سرکار بودن و خواب بودن و بعد هنوز راه تقلب رو پیدا نکرده بودن:) و غیره و غیره. من تلاش می‌کنم با عمو شلبی در مورد اونا صحبت کنم اما قولی نمی‌دم. اجحاف می‌شه برادر اجحاف!

++++ پست "پایان عاشقی در خیابان مظفر" امشب ساعت 11.

  • ۹۵/۱۰/۱۰
  • لافکادیو