لافکادیو

یک نام نیست؛ یک سرنوشت است.

لافکادیو

یک نام نیست؛ یک سرنوشت است.

حقیقت یا واقعیت

يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۴۷ ق.ظ

وقتی کاراوادجو اولین تابلوی قدیس متی را برای نصب در محراب کلیسای رم کشید هیچ‌کس آن را نپذیرفت و مردم به آن به چشم توهین به قدیس‌شان نگاه کردند.کاراوادجو می‌دانست کارش درست بوده، او می‌دانست تصویری که کشیده نهایت صداقت و لطافتی را که باید می‌داشته دارد. اما گاهی اوقات ما آدم‌ها مجبوریم میان واقعیت و حقیقت یکی را انتخاب کنیم. مردم واقعیت بودند و آن تابلو حقیقتی که کاراوادجو به آن ایمان داشت.

کاراوادجو کارش را دوباره کشید و پذیرفته شد. این بار آن را مطابق واقعیت‌های اطرافش کشید نه حقیقتی که در دلش بود.

گالیله وقتی مجبور شد میان حقیقت و واقعیت یکی را انتخاب کند اعتراف کرد اشتباه می‌کرده و زمین مسطح است! او می‌دانست این‌طور نیست اما واقعیت‌های اطرافش هنوز برای رسیدن به حقیقت درونی‌اش به آن بلوغی که باید نرسیده بودند. او حقیقت‌های درونش را پذیرفته بود و به آنها ایمان داشت اما به خاطر واقعیت‌ها از بیان‌شان امتناع کرد.

ما آدم‌ها گاهی اوقات میان حقیقت و واقعیت گیر می‌افتیم. میان آن چیزی که در دلمان به آن باور داریم و آن چیزی که هست. آن چیزی که در نگاه شش هفت میلیارد آدم‌های اطراف‌مان جای حقیقت اصیل را گرفته.

حالا مشکل اینجاست که چطور باید آن را بیان کنیم؟ اصلا باید چه کار کنیم؟ من می‌گویم آدم‌های بزرگ چون کاراوادجو، چون گالیله، باید به آدم‌های اطراف‌شان این فرصت را بدهند که بالغ شوند و به درک این حقیقت‌ها برسند. هرچند آن روز که این حقیقت روشن شود و مردم آن را درک کنند، ممکن است دیگر دیر شده باشد و گالیله‌ای نباشد که روی دست‌ها برود و بتواند لذت این کشف را بچشد.

آدم‌های بزرگ باید بتوانند این‌طور از خودگذشتگی نشان دهند. در نظر من این بزرگترین ایثاری است که آدم‌ها در تاریخ دچارش شده‌اند. آدم‌هایی که هرگز نتوانستند چون ارشمیدس یونانی فریاد "اورکا...اورکا...اورکا" سر دهند و لذت سر دادن این فریاد را بچشند.

***

+ تصویر رنگی تابلوی دوم و تصویر سیاه و سفید تابلوی اول کاراوادجو است.

+ آن دختر امروز آمد. ده متری با هم فاصله داشتیم. مثل همیشه‌ی زندگی‌ام رفتار کردم. کشیدم کنار. رفتم آن سمت خیابان و به راهم ادامه دادم.

+ من ترسو، خجالتی، نارس، کندذهن، آسپی، دوقطبی، افسرده، معلول، دروغگو، حسود، کثیف، خیانتکار، زشت، کوتوله، احمق و ناتمام‌ام.

+  ...  "سه نقطه‌‌ها تنها چیزهایی هستند که کسی برایش از تو توضیح نمی‌خواهد!"

+ فردا نگهبانم. آخرین نگهبانی خدمت شاید. نیستم. خیالت تخت. کسی کثافت‌کاری جدیدی نمی‌کند!

+ دوران خودارضائی تمام شد.

  • ۹۴/۰۶/۱۵
  • لافکادیو