لافکادیو

یک نام نیست؛ یک سرنوشت است.

لافکادیو

یک نام نیست؛ یک سرنوشت است.

ماجرای دیدن خرس در مترو و کمی با خوانندگان

جمعه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۱۲ ب.ظ

خرس خسته‌ای بود. اما مادر مهربانی داشت. همین‌که دخترک را دیدم یاد این پست افتادم. یاد هانیه افتادم. یاد خودم. یاد اینکه هانیه هنوز هم خرس سفید بزرگش را بغل می‌کند یا نه؟

+ صوت پست "حرف بزن ابر مرا باز کن" برای فیلم "قصه‌ها"ی رخشان بنی اعتماد است.

+ اون عکس پست "گانگنام استایل" که نمی‌دونستم کی برام فرستاده بود صاحبش پیدا شد. خیلی ذوق کردم. خیلی حس خوبی داشت. ممنونم از "خانوم سه حرفی" که برام کامنت گذاشت و گفت. امروز از بالا، سومین عکسِ دومین ستون از سمت چپ بودم.

+ چرا هیشکی واسه من هدیه نمی‌فرسته این روزا؟ الان یهویی دلم هدیه خواست!

+ خانوم "آن شرلی" که می‌خواستی خیلی عجله‌ای یه فایل واسه من بفرستی. هول نشو. یه نفس عمیق بکش. فایل رو آپلود کن تو یه سایتی لینکش رو برام بفرست. این همه هول شدن نداره که! نتیجه رو بهم بگو. اگر نشد بگو یه راه دیگه بهت بگم.

  • ۹۵/۰۶/۲۶
  • لافکادیو