لافکادیو

یک نام نیست؛ یک سرنوشت است.

لافکادیو

یک نام نیست؛ یک سرنوشت است.

بذارید دو سال بعد بهتون بگم چی بود!

چهارشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۷، ۱۰:۵۳ ب.ظ

دو سال پیش بود فکر کنم که شب عید مطلبی گذاشتم که از سر کار با یه بسته شکلات به عنوان هدیه عید دارم برمی‌گردم خونه و خوشحالم که یه شغل پاره‌وقت دارم. بعد شاکی بودم که برادرم کلی مزایا و عیدی و اینها داره و من هیچی به هیچی...اون وقت یادمه نه بیمه بودم نه حقوق درست درمونی داشتم نه عیدی و مزایا و سنوات... هیچی نداشتم. فقط یه دل خوش داشتم. همین. هر چقدر گشتم پستش رو خودم نتونستم پیدا کنم. امروز اینطوری برگشتم خونه. با عیدی و سنوات و مزایا. امسال خودم رو رسوندم به اون چیزایی که دو سال پیش به خاطرشون تو مترو خجالت می‌کشیدم و جلوی فامیل روم نمیشد در مورد کارم و حقوقش و اینکه مزایا نداره حرف بزنم. امسال به همه اون چیزا رسیدم. الان حتی دفترچه بیمه دارم! بعد سال‌ها...

این متن رو نوشتم که اونایی که امسالشون مثل دو سال پیش منه زیاد غصه نخورن. مطمئن باشن اگه تلاش کنن و زندگی رو سخت نگیرن دو سال دیگه‌شون یه نتیجه‌ای خواهد داشت. گول حقوق کم الانشون رو نخورن. مهارت‌هاشون رو بیشتر کنن. توانمندی‌هاشون رو بالا ببرن. اجازه ندن این فکر تو ذهنشون بگذره که اگه با حقوق پایین و بدون مزایا کارم رو شروع کردم قراره که همین‌طوری هم ادامه‌اش بدم. نه. شروع فقط یه پله است. بین هزارتا پله دیگه که بعد پا گذاشتن رو اولی می‌تونین انتخابشون کنید. فقط نکته‌اش اینه که تا پاتون رو روی پله اول نذارید باقی پله‌ها پیداشون نمیشه. ربطی هم نداره که پله اول‌تون راننده اسنپ شدن باشه، تاکسی اینترنتی یا دلیوری تو فست فود یا ظرف‌شور... یا معلم پاره‌وقت یا پشتیبان آموزشی یا منشی و هزارتا عنوانی که گاها خیلیامون ازشون می‌ترسیم که این وصله‌ها بهمون بچسبه. مساله فقط قدم گذاشتن رو پله اوله. همین. یه حرف دیگه هم هست. حرفی که رو دلم سنگینی می‌کنه. اونم امسالی که انگاری نسبت به دو سال پیش جای بهتری هستم. ولی...

+ یه آدم کنجکاو! رفت و اون پست رو پیدا کرد. البته گویا نصف دیگه‌اش تو یه پست دیگه بوده و هنوز کسی پیداش نکرده...

  • ۹۷/۱۲/۲۲
  • لافکادیو