بیا بزنیم تو کار دکمه
با عرفان وسط کلاس نشسته بودیم که گفت لافکادیو بیا با هم یه کسب و کار اینترنتی راه بندازیم. گفتم چی از این بهتر. باید بزنیم تو کار دکمه. گفت دکمه؟ گفتم آره. گفت دکمه یعنی چی؟ دکمه بفروشیم؟ گفتم نه پسر. ببین فلسفه من اینه تو کسب و کار. واسه خودم لغت ساختم. فکر کن چرخه کسب و کارا رو بخوایم مثل تولیدی کت و شلوار در نظر بگیریم. من و تو توان این رو نداریم که تو این صنعت بخوایم کت و شلوار مارک خودمون رو بیرون بدیم. حتی نمیتونیم یقه و آستین و جیب هم بدوزیم. این کارا فعلا در توان ما نیست. اما با سواد من و تو میتونیم بزنیم تو کار دکمه. هرجای دنیا که کت و شلوار بدوزند از جورجیو آرمانی بگیر تا رالف اند لورن باید ته تهش دکمه بذارن واسه کت و شلوارشون. من و تو میتونیم کسب و کار راه بندازیم تو این دنیا. اما باید بریم تو کار دکمه پسر. یه کار دکمهای بگو که بتونه من رو قانع کنه فردا شروعش میکنیم. رفت تو فکر. چندتا نظر داد و منم همینطور. اما یا کار دکمه نبود یا کاری نبود که بگیره. قرار شد این هفته فکر کنیم روی "کار دکمهای" که دوتایی از پسش بربیایم. امروز تو تلگرام این عکس رو برام فرستاده. فکر کنم آخرش بریم دکمه بفروشیم:/
+ ایده دکمهای میپذیریم.
- ۹۵/۰۶/۰۶