لافکادیو

یک نام نیست؛ یک سرنوشت است.

لافکادیو

یک نام نیست؛ یک سرنوشت است.

آقازاده‌ها به 05 نمیرن

پنجشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۳۳ ب.ظ

خیال‌تون راحت. سر و صدا نمیشه. خیال‌تون جمع. دستشون جایی بند نیست. خیال‌تون جمع جمع. کسی با جایی مصاحبه نمی‌کنه. می‌دونی. 05 ای‌ها از اون قسمت استخون خورد کرده جامعه‌ان. از همونا که بعد انقلاب فرستادیمشون تو کارخونه‌ها کارگری کنن. از اونا که هیچ سهمی از این انقلاب نبردن. از اینا که نه سهمیه‌ای برای دانشگاه داشتن نه تو هیچ فرمی جلوی جانباز و شاهد و ایثارگر رو علامت زدن. اما خیلی بیشتر از اون بقیه زیر فشار تحریمای انقلابی که تو سرنوشت‌شون نوشته شده بود جون دادن. بیشتر از همه اون بقیه‌ای که چک انقلاب‌شون رو نرسیده به بهشت زهرا نقد کردن. همونا که چند ده ساله که مدام دارن خاطره و عکس رو می‌کنن. همونا که تو شمال و جنوب این کشور ویلا دارن. باغ پسته دارن. معدن دارن. حق سوآپ دارن. وام چند هزار میلیاردی دارن. مجوز نشریه دارن. مسئولیت وزارتخونه‌ای دارن. لشگری و کشوری به حساب میان. آره. نگران نباشید. 05 ای ها از هیچ کدوم از این خانواده‌ها نیستن. خیال‌تون جمع. چند هفته‌ای مادراشون سر مزار پسراشون به زمین و زمان نفرین می‌کنن و بخت سیاه‌شون رو لعنت. تهش یه شیشه گلاب و یه حلوای خیراتی میرسه به شماها. آره. 05 ای ها خالصن. خالصِ خالص. پرونده‌هاشون رو که نگاه کنی می‌بینی جون کندن. جون کندن تا تو منطقه محروم با جیب خالی باباهاشون برن دانشگاه دولتی. از همه سهمیه‌ای‌ها بزنن جلو. از همه کوپن دارهایی که با رتبه‌های چندرقمی‌شون میرن دانشگاه‌های دولتی. از همه اونایی که خیال‌شون راحته تو هر استخدامی که باز بشه سهم‌شون محفوظه. می‌دونی؟ خوشحالم. خوشحالم واسه همه اون جوونایی که نرفتن 05. 05 جای آدمای هیچی نداره. جای آدمایی که تو 40 سالی که این مملکت رو پا شده هیچ سهمیه و حقی نداشتن. نه انقلابی به حساب اومدن. نه برادر شدن. نه سید. نه حاجی. نه فهمیدن فلسفه ته ریش چیه. نه خواستن با بستن یه دکمه بیشتر خودشون رو بکشن بالاتر. نه تو هیچ فرمی تیک شاهد و ایثارگر و سپاهی و بسیجی رو علامت دار کردن. نه رانت می‌دونستن چیه. نه مدرسه شاهد. نه سهمیه کنکور. نه اولویت استخدام. 05 ای ها مثل گوشت قربونی بین جوونای این مملکتن. وقتی برگه سفید دستشون میرسه داد نمی‌زنن چرا من؟ آشوب نمی‌کنن که چرا 05؟ ولوله و سر و صدا راه نمی‌اندازن تو فامیل تا یکی کاراشون رو درست کنه واسه رفتن تو سپاه و فلان و فلان جا... برگه سفید رو که پستچی میاره دم خونه‌شون. یه نگاه می‌اندازن تو صورت خسته و چین خورده مادراشون. یه کم قرص و محکم‌تر با آقاشون تو خونه سلام و احوال پرسی می‌کنن. بعدشم ساکشون رو برمیدارن و سوار اتوبوس 05 میشن. این جوونا هیچ کدومشون آقازاده نیستن. آخه میدونی. یه رازی رو میخوام بهت بگم که بین خودمون بمونه...

  • ۹۵/۰۴/۰۳
  • لافکادیو