لافکادیو

یک نام نیست؛ یک سرنوشت است.

لافکادیو

یک نام نیست؛ یک سرنوشت است.

باز آمد بوی ماه مدرسه

شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۳۶ ب.ظ

کلاس‌بندی، صف، از جلو نظام، خبردار، کلاس اولی، من می‌خوام سر میز بشینم، میز ما زیرمیزی نداره، آقا اجازه، آب‌خوری تو زنگ تفریح، آب‌خوری رفتن وسط کلاس، دفتر، گچ رنگی‌هایی که آخر کلاس اضافه مونده بود، تخته پاک کن، صندلی آقا معلم، پای تخته، مداد قرمز، سرمشق، آقا اجازه دفتر چندبرگ برداریم؟، مشق 100 برگ، انشاء 40 برگ، دفتر بی‌خط، دفتر فانتزی، تاریخ و مدنی!، زنگ خالی، زنگ آخر، زنگ ورزش، رفتن به مدرسه با شلوار ورزشی یعنی زنگ اول ورزش داریم! اومدن به خونه با شلوار ورزشی یعنی زنگ آخر ورزش داشتیم! قرآن خوندن سرصف، سرودملی: پیامبر ای امام!، یک یک، یک دو، خط‌کشی‌های توی حیاط، از کنار دیوار برید تو کلاس، میز‌های سه نفره، الله اکبر، خمینی رهبر، مبصر، ازبدها، از خوب‌ها، ضربدر خوردن، دست به سینه نشستن، خوراکی چی آوردی، پیچیدن بوی نارنگی تو کیف بغل دستی‌مون، پم‌پم، قمقمه، کاپشن‌ام جا موند:(، بچه‌ها یه ماشینه اومد تو مدرسه؛ آخ جون کتابارو امروز می‌دن، جلد کردن کتابا، دفتر دولتی،‌ جامدادی، وقتی معلم کتاب‌ نو تو رو می‌گرفت و بعد خیلی بد ورقش می‌زد!، یا با خودکار برات توش یادداشت می‌کرد جوابارو:(، آقا ما تا سر اینجا خوندیم، دفتر مشق‌مون جا مونده، نگاه کردن موها سرصف، قیچی دست آقا ناظم و...، امتحان ورزش، امتحان نقاشی و انداختن عکس نقاشی با خودکار بی‌رنگ! روی کاغذ امتحانی و بردن به مدرسه!، برگه امتحانی‌ها با سربرگ آبی، امتحان دیکته و فرق گذاشتن و گزاردن! فرق خواستن و خاستن، سرهم و جدا، تابستان خود را چگونه گذراندید؟، علم بهتر است یا ثروت؟، دفتر پرورشی، کلاس فوق‌برنامه، لوبیا کاشتن و بردن به مدرسه، اردو، برگه رضایت اولیاء واسه اردو رفتن، جا موندن از سرویس، پول تاکسی نداشتن و پیاده گز کردن تا خونه یا برعکس تا مدرسه و دیر رسیدن، خواب موندن، به اولیات بگو فردا بیان، جلسه انجمن اولیاء و مربیان، کمک به مدرسه، میز‌های بغل شوفاژ، میز کنار پنجره و کنار دیوار، ردیف وسط، قد کوتاها اول صف -همیشه اول صف بودیم- ثلث اول، ثلث دوم، ثلث سوم، موندن پشت در مدرسه، سیاهچال، ناخوناتو کوتاه کردی؟ نه!، صدای خوردن زنگ و دویدن تو سالن، شیفت وسط، شیفت صبح و بعدازظهر، مدادم گم شد!، مداد اضافه داری؟، گروه سرود و یقه‌اسکی‌های یک دست -پرنده‌وار آمدی/ امام غنچه‌ها شدی/ امید قلب کوچک/ تمام غنچه‌ها شدی- مسابقات نقاشی و تحقیق، تزئینات 22 بهمن تو مدرسه، کاغذ دیواری درست کردن، جایزه گرفتن سرصف، به مامانت بگو برات جایزه بیاره بده مدرسه تا سر صف بهتون بدیم!، جایزه‌هایی که مامانا قایمکی می‌آوردن به مدرسه، امروز مامانم میاد درسم رو بپرسه، آقا ما چند شدیم؟، تیم‌های گل کوچیک زنگ تفریح که همون آخر زنگ تعیین می‌شدن اونم به دور از چشم آقا معلم، استفاده صددرصدی از یه ربع زنگ تفریح!، پشت مدرسه، بوفه، فرار از مدرسه!، کتاب منو آقا معلم گرفته کتابتو بذار این‌ورتر با هم بخونیم، موندن تو کلاس تو زنگ تفریح و نوشتن درس‌های زنگ بعد، معلم ریاضی‌مون نیومده اون کلاسی‌ها می‌گفتن،‌ خط‌کشی کردن دفتر با خودکار قرمز داداش یا آبجی بزرگه، فیتیله فیتیله فردا تعطیله، دست‌دادن و کشیدن دست‌مون عقب با گفتن این جمله که یه بچه این‌قدری ندیدی؟ و خندیدن به رفیق‌مون، دست بده صد تومنمو پس بده و روز آخرین امتحان که با دوستامون خداحافظی می‌کردیم و... 

+ کلاغ این قصه هیچ‌وقت به خانه نمی‌رسد.

+ رسیدن پاییز به همه بچه مدرسه‌ای‌ها تبریک  

  • ۹۴/۰۶/۲۸
  • لافکادیو