رونوشت به ستاد دلبر + جوابیه از ستاد شعرا!
مشکلات تورم دل من حل نمیشود
این مِهرها بدون تو مَسکن نمیشود
ما پای صندوق رأی و تو پای تخت
با رأی ما که تخت سبا گم نمیشود
باید سُقُلمه زد به همه خواب ماندهها
این شهر بیپوسترِ رخِ تو، بم نمیشود
فردا که هر کسی به دلی رأی میدهد
من هم، دلم، دروغ چرا، تنگ میشود!
بازم ردیف و قافیه را من به هم زدم
از خَبط من که راه غزل گم نمیشود
یک روز در میان همین بیتهای گنگ
انگشت هر دوتاییمان رنگ میشود
بعدش دگر چه نیازی به دور بعد؟
گفتی خدا یکی، یار ولی چند میشود؟
هر کس برای نفع خودش چون کنار رفت
والله که با ائتلاف ما دو نفر جنگ نمیشود
+ با عرض معذرت از ساحت همه شاعرهای بیان:)
شاعرها به وجد اومدن جوابیه فرستادن واسه شعر من:)
از تورم ها ز جان صد آه درد آلود خاست
دلبرم(دلبر هم) هرگز نیامد، آخ! از دل دود خاست
پای صندوق رفتن و رأی و سقلمه کافی است؟
نه برادر! ائتلاف از صد رقیب شوت خاست
وای من هم مثل تو قافیه را بر هم زدم
زین سبب صد آه از سعدی و از مسعود خاست
دیدی ای دیوانه، ای مجنون، رقیبان را که از
ائتلاف گندشان یک جنگ دوداندود خاست؟
ما شدیم آواره، مجنونِ روانی، دوره گرد
دلبر اما با رقیبان رفت و دود از عود خاست
این که این ابیات دارد قافیه یا نه چه سود؟
با نبود دلبر از اعماق شعرم(شعر هم) دود خاست
غم مخور قافیه بازی کار شاعر است و بس
فی المثل قافیه در این بیت هم با زور خاست
03:00
1396/2/29
+ سه نصفه شب همچین شعری گفتنا! به این میگن ذوق! فتبارک الله واقعا حریر بانو!
- ۹۶/۰۲/۲۸