شرلوک، اِبی، مرد عنکبوتی و نقاشی الا!

 

موسیقی متن رو از پایین وبلاگ پلی کنید!

این چیزی که می‌بینید داستان مرد عنکبوتی نیس. حتی بت‌من و سوپر من هم نیست. این داستان زندگی لافکادیوئه. شیری که جواب گلوله رو با گلوله میده. البته اغراق کردن. لافکادیو جواب کم‌تر از گلوله رو هم با گلوله داده:) کارشناسا معتقدن تمام نویسنده‌های کمیک استریپ‌های آمریکایی باید بیان یه دوره پیش اِلا ببینن. از اون تابلو شروع و تفنگی که روی دیوار نصب شده تا اون دو تا تصویر که هیچ‌کسی نتونسته کاملا تعیین هویت‌شون کنه و حتی گمانه‌زنی‌ها به سمت مسائل سیاسی هم رفته بگیر تا صحبت از مفهوم نهفته تو تصویر دوم و سوم که چقدر خوب بلاگر بودن رو تو چندتا تصویر نشون داده.  ما بلاگرها همه‌مون به اون شخصیت دوست داشتنی وبلاگی‌مون می‌بالیم و شب‌ها که از جنگ با دنیای واقعیت‌ها و خستگی‌ها و دردهاش برمی‌گردیم با رویای شیرین نوشته‌های وبلاگی‌مون به خواب میریم. من هر کاری کردم دیشب نتونستم یاد آهنگ پوست شیر ابی نیفتم با دیدن این نقاشی!

اما چندتا نکته‌ی دیگه که میشه بهش اشاره کرد: 1- شما هم به شبیه بودن تصویر شماره 1 با نقاشی "عاشق بارون" پی بردین؟ 2- دقت کردین الا اولین نفریه که هر دو تا شخصیت لافکادیو رو جدا جدا تصور کرده؟ 3- واقعا من سر سفره همین‌طور غذا می‌خورما. نمی‌دونم کِی منو دیده این دختر:)

+ امروز با آبجی کوچیکه نشستیم و قسمت دوم شرلوک رو دیدیم. نمی‌دونم واقعا میشه قسمتی از سریال دیگه‌ای رو با این قسمت شرلوک مقایسه کرد یا نه. از ساعت 3 بعدازظهر تا الان دارم مدام قسمت‌های مختلف سریال‌ها رو مرور می‌کنم. مثلا قسمت نهم فصل ششم واکینگ دد. یا قسمت نهم فصل ششم بازی تاج و تخت. یا قسمت آخر فرندز و حتی اون دیالوگ لعنتی وسط ترو دیتکتیو! اما بازم به خودم می‌گم نه! هیچ کدوم از اینا مثل این قسمت شرلوک نیستند. شرلوک رو ببینید.

++ آنچه در قسمت بعد خواهید دید: باید بگم که خیلی باید حواستون جمع باشه فقط! لطفا از مانیتور فاصله بگیرید. چون احتمال اینکه شست پای لافکادیو تو قسمت بعدی تو چشم‌تون بره زیاده!