لافکادیو

یک نام نیست؛ یک سرنوشت است.

لافکادیو

یک نام نیست؛ یک سرنوشت است.

ماهی بزرگ

پنجشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۲ ق.ظ

می‌خواهم به جبران همه این چندماه سکوتم حرف بزنم. اجازه هست؟

من از تمام دوستانی که برای وبلاگ لافکادیو ارزش قائل شدند و در نظرسنجی شرکت کردند تشکر می‌کنم. تمام قد در مقابل‌شان بلند می‌شوم و از حرف‌های خوبی که برایم فرستاده شد که مطمئنا من لایق بسیاری از آن‌ها نبودم قدردانی می‌کنم. من به آن چیزی که می‌خواستم رسیدم. با احترام به همه دوستانی که به خاطر بسته بودن کامنت‌های وبلاگ، نمره من را کم کردند. با احترام به محمد، نویسنده باریکه راه شهود که مسلما یکی از سه دلنشین پاییزی بیان بوده و از مسابقه کناره‌گیری کرد و خیلی‌ها نمی‌دانند هِدِر وبلاگ او دوست داشتنی‌ترین فیلم معناگرای زندگی من را تداعی می‌کند و این نشناختن و ندانستن باعث می‌شود عمق نگاه او را درک نکنند. با احترام به شباهنگ که مُرادوفیلیا گرفته و برای دیدن تصاویر امیرحسین و نسیم ما را در ساعت یازده و نیم نصفه شب زابراه کرد! با احترام به بیست و دوم فوریه که اولین معرفی کننده من در این جریان بود و نوشته‌هایش هیچ‌وقت روزمرگی و عکس نیست و من می‌فهمم که او چقدر برای گفتن چیزهای خاص در پس اتفاقات عادی تلاش می‌کند. با احترام به فانو که بعد شام سریالش را دید و با خط‌کش بلند به من نمره داد و نمی‌داند من هر شب با رویای باغ کوچک آن‌ها به خواب می‌روم. با احترام به گندم بانو که بارها من در پیوندهای روزانه‌اش بودم، که شیرینی قلمش و شوق و هیجانش از خواندن و نوشتن وبلاگ آنقدری هست که به همه ما منتقل می‌شود و از همین‌جا او را نامزد نازدارترین آواتار بیان می‌کنم. با احترام به نازنین که وبلاگش هشت سال زندگی در خودش دارد و باید برای این بی‌پرده نوشتن و آن خود واقعی بودن جداگانه از او تشکر کنم که به من ثابت کرد آدم‌هایی هستند که هنوز تنها و تنها به نوشتن و نوشتن فکر می‌کنند؛ گویی این تنها راه بیرون جهیدن از جهان مردگان برایشان باشد. با احترام به یاسین و محمدجواد. با احترام به آریانا که یکی از نایاب‌ترین متن‌ها را درخصوص افراد درونگرا به تازگی نوشته و فکر می‌کنم باید بیشتر شعر بگوید. با احترام به هیده، رضوان و حسابدار جوان که نمره 25 به من داد و گفت می‌خواسته خاص و شیک باشد! خاک بر سرت با این شیک بودنت:) با احترام به اسپریچو که کثیف‌ترین دختر این روزهای بیان! است. با احترام به ایزابلا که ایده مارشمالو را دوست داشت. با احترام به تک مدی و متن خوب امروزش درباره "ما" که زود قضاوت‌ می‌کنیم و به احترام اینکه اولین نفر او بود که در پستی خطاب به من از رعایت نیم‌فاصله در نوشته‌هایم تقدیر کرد و آن جمله دوست‌داشتنی را برایم نوشت که هیچ‌وقت از خاطرم نخواهد رفت. با احترام به فوفانو که همین الان برایم نوشت بیان، حرفه‌ای بودن یا نبودن متن قابل تأملی است. با احترام به مرضیه که نمره‌اش را بعد از پایان وقت و با اصرار لافکادیو و پادرمیانی عمو شلبی به من رساند. با احترام به همه دیگرانی که به صورت ناشناس برای لافکادیو نمره گذاشتند و به او این افتخار را دادند که به این بهانه، نواقص، عیب‌ها و نقاط قوتش را از دریچه نگاه آن‌ها ببیند. و با احترام به همه دوستانی که همچنان مخفی هستند و در نظرسنجی شرکت نکردند اما باعث دلگرمی لافکادیو می‌باشند و لافکادیو در مقابل آن‌ها نیز تمام قد از جایش برمی‌خیزد. و در نهایت با احترام به برگزارکننده این مسابقه که باعث شد من ماشین حساب مهندسی‌ام را پس از دوسال زیارت کنم.

من، لافکادیو، مردی که جواب گلوله را با گلوله می‌دهد، از ادامه مسابقه وبلاگ دلنشین پاییز کناره‌گیری می‌کنم و تلاش می‌کنم از فردا، حرمت قلم، حرمت نوشتن بی‌بها، حرمت ثانیه‌هایی که قرار است خوانندگان در این وبلاگ بگذرانند را بیشتر و بیشتر بدانم و برای همه‌مان دنیایی را آرزو می‌کنم که پشت چراغ قرمزِ چهارراه‌های آن، برای بوق زدن کمی بیشتر تأمل می‌کنیم؛ شاید راننده جلویی‌ واقعا نمی‌تواند حرکت کند. 

  • ۹۴/۰۹/۱۲
  • لافکادیو