من او(1)
شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۰۰ ب.ظ
خدمت در ارتش، روی آوردن به کشاورزی، تلاش برای ایجاد تغییر در روند آموزشی کشورش، سرک کشیدن مداومش در دنیای اطراف، غمهای فراوانش، تنهاییاش، سوفیایش، دفترچه خاطراتی که وقتی خوانده شد رسوایش کرد، آناکارنیناهای زندگیاش، حمایتش از سربازان فراری، حمایتش از شکار نکردن حیوانات، مرتد اعلام شدنش توسط کلیسا، توسط مذهب و درنهایت قدم گذاشتن در سفری بیبازگشت، آخرین سفرش، از مسکو تا یاسنایا پالیانا، زادگاهش، که این عکس در همان زمان گرفته شده. اسطوره کتاب جنگوصلح همین پیرمرد خنزرپنزری است که در نگاه اول غیرقابل تحمل به نظر میرسد.
+ در من اویی نهفته است.
- ۹۴/۰۷/۱۱