چیزهایی هست که به روی خودمان نمیآوریم
جمعه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۵، ۰۲:۰۶ ق.ظ
آدما کمکم که بزرگ میشن دوباره مثه بچگیهاشون از تاریکی میترسن. از شب میترسن. از تنها موندن میترسن. از ساعت دو به بعد و سکوت ترسناکش میترسن. از اینکه صدای نفس هیچکسی موقع خوابیدن به گوششون نیاد میترسن. بعد تا آخرین لحظههای بیداری دلشون میخواد یکی کنارشون باشه. چنگ میزنن به هر راه ارتباطی که یکی رو کنارشون نگه میداره. به آخرین آیدیهای آنلاین تلگرامشون زل میزنن. میرن سراغ صفحه وبلاگهای به روزه شده بیان. هر چند دقیقه صفحه اینستاگرام و مدیریت بیانشون رو رفرش میکنن. فکر کنم آدما دقیقا به خاطر همون دلایل بچگیشون که میرفتن سراغ مامانا، آره به خاطر همون دلایل ازدواج میکنن. فقط چون دیگه روشون نمیشه برن پیش مامانشون بخوابن یه آدم تنهای ترسیده مثل خودشون رو پیدا میکنن. همین.
- ۹۵/۱۲/۲۰